یک
۱ دقیقه و ۵۸ ثانیه تا اذان مونده. نرگس رو آروم میذارم پایین و میرم آشپزخونه یکم آب میریزم تو لیوان.
جرعه آخر رو که قورت میدم، صدای الله اکبر اذان بلند میشه.
به فکر فرو میرم
که چطور تا همین یک ثانیه پیش میتونستم همه چیز بخورم
ولی حالا ، حتی یه ذره غذا اگه توی دهنم باشه باید دربیارم.
حتی یه جرعه آب.
فلسفه اینهمه نظم و دقت رو میبینی؟
اینهمه آن تایم بودن!
با خودم فکر میکنم: وقت شناسی برای خدا خیلی مهمه.
وگرنه انقدر نماز اول وقت اجر نداشت ( مثل آخرت در برابر دنیا)
یا احکام روزه اینهمه دقیق نبود.
_____
دو
روزهایی که روزه نیستم، احساس بدی دارم. به خودم، به اینکه مجبورم غذا و آب بخورم. حتی افطار که میشه خودم رو مستحق اون سفره زیبای پر از معنویت، نمیبینم. حظروحی نمیبرم.
ولی دیشب که با خودم خلوت داشتم و فهمیدم که علت ناراحتی و خشم پنهانی که دارم، این عذاب وجدانه است، با خودم گفتم: این حس ها برای نفسه مروه!
چیزی رو که خدا بهت اجازه داده تو نباید به خودت حروم کنی. حق نداری خودت رو سرزنش کنی.
با خودت مهربون باش. اینجوری قدرت و توان بدنت هم بیشتر میشه. شاید بیشتر تونستی روزه بگیری.
______
سه
تازگی ها از یه دکتر طب سنتی معتبر شنیدم اولین چیزی که باید افطار رو باهاش باز کنیم، آب جوشیده ولرمه.
قبلاها آب فاتر رو زیاد شنیده بودم ولی گمان میکردم دمای آب مهم نیست.
اون میگفت مزاج روزه گرم و خشکه، (رمض= آتش، سوزاندن) اخلاط فاسد، سموم، سوءمزاج ها رو روان میکنه تا دفع بشه یا از بین بره. به شرط تغذیه درست البته. به شرط اینکه به هوای چند ساعت گرسنگی، چند برابر نیازمون آب و غذا نخوریم تا بدتر پر بشیم!
خلاصه میگفت پیاده روی اربعین...
ما را در سایت پیاده روی اربعین دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7misaq213d بازدید : 71 تاريخ : جمعه 11 فروردين 1402 ساعت: 23:47